۲ ـ فُرات...
[ میگویند از آن روز به بعد، نالههای شط خاموش نمیشود؛
واحســــیناه.... واغریبــــا...وا عطشـــانا...
واحسـیناه.... واغریبـا...وا عطشــانا...
واحسیناه...واغریبا...وا
عطشـانا...
:
:
یا حبیب: یا حسین...؛
[ میگویند از آن روز به بعد، نالههای شط خاموش نمیشود؛
واحســــیناه.... واغریبــــا...وا عطشـــانا...
واحسـیناه.... واغریبـا...وا عطشــانا...
واحسیناه...واغریبا...وا
عطشـانا...
:
:
یا حبیب: یا حسین...؛
[ آدم به یک جایی هم میرسد، همین که اسمشان را شنید برای خودش دم میگیرد، مویه میکند و اشک میریزد؛ دیگر نیازی به روضه نیست؛ اسمشان خودش...؛حسین؛ عباس؛ زینب؛ رقیه؛ علی اصغر و...
اما
حسین، اما عباس...
:
:
[ آمده بود ببیند دستهایی که نامه نوشتهاند، برای حسینش دست میشوند یا...
نه دست دادند، نه دست گرفتند...
سـ رش را هم...کف دسـتش... گذاشـ تـ نـ د....
:
:
یا حبیب: السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
زیارت جناب مسلم بن عقیل(ع)
چقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر،
جای
یک بزرگتر،
توی این دنیا،
خــــــــــــــــــــــــــــالی است.
:
:
یا حبیب: دست ِ پدر/ قامت پدر...
آدم توی غرب ثروت ِ شرق را ندارد. آدم توی دلش و چشمش یک زخمی دارد که همیشه ی خدا تازه است و خون پس میدهد؛
که غرب حرم ندارد و غربی که حرم نداشته باشد یعنی پناه ندارد، یعنی آهو حتما شکار میشود میمیرد، یعنی هیچی ندارد...هیچی...ن.د.ا.ر.د...
یا حبیب: آه...؛
گفته بود زنان عالم را بگو "فاطمه" بایستی الگویشان باشد...
گفته بود مردان عالم را خبر ده که "علی" باید الگویشان باشد..
و نوشته بود: «علی "و" فاطمه» باید برای همسران الگو باشند...
بلی.
:
یا حبیب: همهی سرش در آن "و" نهفته است...در آن و...؛
[ غریب بود، کسی را نداشت برود عید دیدنیاش. کسی هم او را...
گوشی تلفن را برداشت و گرفت: ۹۸۵۱۱۲۰۰۳۳۳۴ +
به صحن که وصل شد، بی صدا اشک ریخت. آخرش گفت: آقا، تماس گرفتم عید رو تبریک بگم. ولایت
پدرتون مبارک باشه...
و...قطع کرد.
یا حبیب: یا ضامن آهو...
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین